حقایقِ تلخ...

ساخت وبلاگ
به نام او... باورم نمیشه که یکسال و نیمه دارم درد کشیدنهای تو رو میبینم و هنوز زنده ام... باورم نمیشه که دیگه تو رو ندارم و هنوز زنده ام... باورم نمیشه پانزده ساله بدون عشق دارم زندگی میکنم و هنوز زنده ام... باورم نمیشه که سالهاست خودم رو گم کرده ام و پیدا نمی کنم و هنوز زنده ام... باورم نمیشه قدرتِ زندگی بر همه غم حقایقِ تلخ......ادامه مطلب
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 1:50

به نام او... * تو این مدت چند جایی برای مصاحبه رفتم...بلاخره یک طرف نپسندید طرف مقابل را...به دلایل مختلف، از عدم تجربه خودم یا نپسندیدنِ رفتارِ طرفِ مقابل تا ساعتِ کاریِ بالا و درآمدِ خیلی پایین...منتظرم، منتظرِ یک اتفاقِ ناب... **دیشب داداش رو دیدم...میدونستم تو این هفته خیلی درد کشیده، کاملا رنگ پریده و ضعیف بود، حقایقِ تلخ......ادامه مطلب
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 1:50

به نام او...

شاید تا بعدظهر مطلعتون کنم از تصمیمی جدید...

آهنگ عوض شده...

حقایقِ تلخ......
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 1:50

به نام او... اینکه کلی آدم تو فکر اینند که برایِ من کیس کاری پیدا کنند، نه تنها حالم رو خوب میکنه که خراب هم میکنه...نمیدونم چطوری از حسم بگم...از اینکه همه به فکرتند و تو خجالت زده...اینکه همیشه برپایه رزومه خودت کار پیدا کردی و به خاطر تغییر فیلد و فضای متفاوتِ صنعت، انگار کارِ خاصی از دستِ خودت برنمیاد...اگه الان حقایقِ تلخ......ادامه مطلب
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 1:50

به نام او... *دیروز داشتم کارهای خانه رو انجام میدادم که زنگ خانه به صدا در آمد، سریع رخت و لباس پوشیدم و در رو باز کردم، خانمِ همسایه پایینی بود، یک زنِ نازنینِ دوستداشتنی با یک کاسه آش رشته درجه یک! چشمامون برق زد و همدیگر رو بوسیدیم و گفت: دیدم ماشینت تو پارکینگِ فهمیدم تو خونه ای و برات آش آوردم...خدایا این پیام حقایقِ تلخ......ادامه مطلب
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 1:50

به نام او... *دو تا گلدونِ شمعدانی و حسن یوسف خریدم، واسه اینکه بچه ها خوشحال بشند بهشون گفتم واسه شماست...حبه قند از راهرو اومده تو و میگه: مامان به ابوالفضل آب دادم! میگم: ابوالفضل کیه؟ میگه: گلدونِ شاخه نبات!!! **حبه نبات صبح بیدار نمیشه، مهربان همسر میبرتش دستشویی و صورتش رو میشوره و حبه قند غر میزنه: خوابم رو ن حقایقِ تلخ......ادامه مطلب
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 1:50

به نام او...

موقعِ خداحافظی، اشک پشتِ پرده یِ پلک، بی تابِ فروریختن است و بغض، در خفه گاهِ گلو، در انتظارِ شکستن...وقتی دل بین ماندن و رفتن مردد است...نه پایِ رفتن است نه دلِ ماندن‌...و سکوت و نگاهِ آخر، غم انگیز ترین دیالوگِ عالم...

کاش میشد تا همیشه، آدمِ ماندن باشیم...

حقایقِ تلخ......
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 1:50

به نام او...

از قصد آماده نشد و از سرویس جاماند! زیر پتو خودش رو به من چسبوند و گفت: خانوم لَلیزاده دفت: آفتاب که اومد صب شده پاشو به من صبونه بده! تنش رو تو رکابی گاز گاز میکنم و غش غش میخنده! سوار ماشین که میشیم میگه: چه صبح لوح نوازی شده!!! بوی پَلنده میاد! به به!!! بلگایِ دلختا چه خوشجل شدند!!! میگم: میدونی الان چه فصلیه؟ میگه: پالستون!!!

حقایقِ تلخ......
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 1:50

به نام او...

روزی که دوستت گفت عکس پروفایلت این شعرِ "به شوقِ روی تو من زنده ام خدا داند"...خامی کردم جدی نگرفتم...

*منُ عاشق ترین آواره ی عالم صدا کن...

**در راه برگشتیم...بارون میاد...معین داره بی بی گل میخونه! از چشمهام سیل جاری ست...

حقایقِ تلخ......
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 1:50

یه امتیاز دیگر... دوشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۶ | 17:14 به نام او... ده روز پیش واحد تضمین کیفیت، لیست شرکت های تامین کننده ما رو داده بود تا نماینده تولید رو برای بازدید معرفی کنیم...از آنجا که هچل و شیفته اینجور برنامه ها نیستم، به دانمارکی گفتم برای تشویق و تحریکِ کارشناسان، اونها رو معرفی کنیم...بعد بنگال پیام داد که دو الویت اول که شرکتهای مواد اولیه و کپسول بودند رو خودم برم...منم پیام دادم به دان حقایقِ تلخ......ادامه مطلب
ما را در سایت حقایقِ تلخ... دنبال می کنید

برچسب : امتیاز,دیگر, نویسنده : beheshtezendegi بازدید : 41 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 11:34